ایوان زاتزارونی سردبیر Corriere dello Sport در یادداشت صریح، خواندنی و انتقادیاش در این روزنامه با قیاس اتلتیکو مادرید و یوونتوس، عدمتوجه به قدرت و توانمندی حریف اسپانیایی به همراه مغرور شدن به داشتهها و فراموش کردن روحیه جنگندگی را عامل شکست تلخ بیانکونریها در متروپولیتانو دانست.
تا سالهای سال مردم کشورهای اسپانیولی زبان میپنداشتند رنگ قرمز پارچهها عمل تهیج و خشمگین شن گاوها در مراسم گاوبازی است. اما رفتهرفته با تحقیقات علمی ثابت شد که گاوها اساساً کور رنگ هستند و عملاً قادر به تشخیص هیچ رنگی نیستند و آنچه در این بازی مؤثر و مهم است شیوه تكان دادن پارچه در برابر گاو است و نه رنگ قرمز پارچه. اتلتیکو مادرید در سالهای اخیر هرگز یک باشگاه فوتبال درجه دو در فوتبال اروپا نبوده است. 8 سال زندگی مسالمتآمیز اتلتیکو و دیهگو سیمئونه باعث درهمآمیختگی روح این دو نام فوتبالی با یکدیگر شده است. اتلتیکوی این سالها پرترهای از یک «گاو وحشی» است؛ آمیزهای از استحکام، پرخاشگری، جنگاوری و فشردگی. تخصص آنها تخریب و پیش رفتن است؛ همچون هنرمندی که از قلب سختترین کوهها نیز تندیسی زیبا و چشمنواز میتراشد. این ویژگیها بخشی از مهمترین میراث سیمئونه در روح مادریدیها بوده است. اتلتیکو در دوران سیمئونه دو بار نایبقهرمان لیگ قهرمانان، دو بار قهرمان جام یوفا، دو بار برنده دیدار سوپرکاپ اروپا، یک بار قهرمان لالیگا و یک بار فاتح دیدار سوپرکاپ اسپانیا شده است. اینها همان چیزهایی بود که یوونتوس میلی به مرور و دیدنش نداشت. بیانکونریها پنداشته بودند درو کردن عناوین ریز و درشت در ایتالیا از آنها تیمی ممتاز در اروپا ساخته و همین دستنیافتنی بودن در وطن میتواند آنها را در قامت قدرقدرتترین مدعی لیگ قهرمانان اروپا قرار دهد. آنها به غلط فکر میکردند اتلتیکو مادرید تیمی به مراتب نازلتر از رئال و بارسا است و عبور از آنها حتی به فرض دشوار بودن، در نهایت شدنی است. بانویپیر با به خدمت گرفتن رونالدو کار را تمام شده دیده و خود را در یک سوی دیدار فینال فرض کرده بود. مکس الگری چنان پوچ و متبختر استراتژیهایش را در برگههایش نگاشته بود که گویی به جای اتلتیکو قرار است در مقابل غولهای خفتهای چون میلان و اینتر صفآرایی کند. مادریدیها با ترس به قرعه مرحله یکهشتم نهاییشان نگریستند اما با عصیانگری سرمربی و دمیدن روح جنگندگی بر یوونتوسی غلبه کردند که خامدستانه و با تاکتیک نخنما شده کسب مساوی در خانه حریف در میدان حاضر شده بود. یوونتوس باید از این بازی درسهای فراوانی بگیرد؛ از جمله اینکه داشتن یک پارچه قرمز برای به تنهایی برای حضور در مراسم گاوبازی و به رخ کشیدن مهارت کافی نیست. پارچه نمادی از یک تفکر خلاقانه برای مقابله با گاوی خشمگین و وحشی است که میخواهد گاوباز را از پیشرو بردارد. داشتن رونالدو در زمین و پروراندن رویایِ پوشالی قهرمانی در دل هرگز برای پیروزی در میدانهای بزرگ کافی نیست. برای پیروزی باید قلبی وحشی و جنگجو داشت؛ مانند آنچه اتلتیکو داشت و یوونتوس فاقد آن بود.